
دانلود داستان رقص يك متري يك سياه
نويسنده : آيت دولتشاه
ابتدا اجازه بديد دوست خوبمان را معرفي كنم. آقاي آيت دولتشاه متولد 1361 خرم آباد، كارشناس ادبيات دراماتيك از دانشگاه هنر تهران دانشكده سينما و تئاتر هستند. شروع فعاليت ادبي ايشان برمي گردد به سال 78 و حضور در كانون نويسندگان لرستان كه آن زمان با سرپرستي علي صارميان اداره ميشد. گهگاه در كنار داستان، به خاطر رشته تحصيلي نمايشنامه و فيلمنامه و كارگرداني تئاتر هم كار مي كند كه مهمترينش راهيابي نمايشنامه مزارع سرسبز خداوند به بخش چشم انداز جشنواره تئاتر فجر بوده اما اولويت اولش هنوز داستان است. ايشان پانزده بار در جشنواره هاي متعدد مقام كسب كرده اند كه جز يكي دو مورد از كسب مقام اول محروم بوده است. بعد از کلی چشم انتظار ماندن چاپ کتاب ايشان، بلاخره در آخرین روزی که داشتند به سربازی مي رفتند و یک روز فرصت داشتند که خود را به پادگان شهدای کرمانشاه معرفی کنند، اتفاق افتاد و مجموعه داستان خویش خانه هم در اولین روز اسفند متولد شد. به جرات شيوه روايي داستانهاي ايشان را تحسين مي كنم فضاي متفاوت در داستانهايش با خواننده به راحتي ارتباط برقرار مي كند. اين فضا كاملا دور از آشپزخانه و كافي شاپ است كه اين روزها دغدغه ي بسياري از نويسندگان ايراني شده است. اعتراف مي كنم كه كتاب آقاي دولتشاه يكي از آن كتابهايي بود كه در كتابفروشي نيك بوك لابلاي آن همه كتاب توجهم را جلب كرد... من خبر نداشتم كتاب ايشان به چاپ رسيده فقط نام كتاب توجهم را بسيار جلب كرد وقتي از لابلاي 70 تا كتاب ديگه دست بردم به سمت اين كتاب و هنگامي كه نام آيت دولتشاه را بر روي آن ديدم تنها چيزي كه زير لب گفتم اين بود: "آفرين"... داستان كوتاه "رقص يك متري يك سياه" داستاني است كه به نظرم لحني بسيار شيرين دارد و در آن نوعي صداقت به چشم مي خورد كه براي گوش خواننده بسيار دلنشين است از اين جهت كه همه ي ما سفيدپوستان دم از نوع دوستي مي زنيم ولي در ابتداي امر هنگام برخورد با يك سياهپوست كاملا آن روي سكه را نمايان مي كنيم. براي اين دوست عزيز آرزوي موفقيت دارم و با اجازه رسمي اين داستان را به صورت صوتي اجرا كردم تا دوستان ديگر هم بهره مند شوند.
پ.ن: حالم خوبه ها... فقط ميخوام يه مدت حضورم در دنياي مجازي كمرنگ بشه تا به كارم برسم. به هر حال نذاريد به حساب بي معرفتي.