لذت متن

ذهنم مانند لباس ژنده ی روی بند در باد سرد, بالا و پایین میرود.

 

اومدن در عالم ادبيات هر جور خواستن با شاعر و نويسنده ها رفتار كردن بي توجهي كردند و تا دلشون خواست گند زدن به روح آن شاعر بعد حالا همه بعد از 40-50 سال جمع شدند كه شاعرا رو تحويل بگيرند و براشون لاو بتركونن. بياييد به جاي اينكه يه روز را به نام مولانا، حافظ، خيام، فردوسي ، شهريار و .... نامگذاري كنيد يه ذره ادبيات را فرهنگ سازي كنيد. باور كنيد اين شاعران احتياجي به نامگذاري اسمشون در تاريخ خاصي ندارند اين شماها هستيد كه احتياج داريد بفهميد در عالم ادبيات همه چه بدبختي ها و زجرهايي مي كشند و هيچ كس حتي اندازه ي يك گوساله هم بهشون اهميت نميده و طرف تا مي ميره همه شیپور دستشون مي گيرند و دودورو دودو كه بياييد اين شاعر رو جهاني كنيم. فكر مي كنيد هدف اين شاعر يا نويسنده از پرداختن به مقوله ادبيات اين بوده؟ الان جان خودم همچین دلم گرفته. بياييد بريد دانشگاه ببينيد جايگاه اساتيد ادبيات رو چه شاسكولهايي اشغال كردند بريد انتشاراتي ها و ببينيد كي پشت ميز نشسته و داره مجوز صادر مي كنه بياييد بريد سمينارها و جلسات ادبي و ببينيد چه كساني پشت تريبون دارند يه مشت ذر مفت رو از روي يه كاغذ مي خونند و چه کساني اون پایین نشستن و لال موني گرفتن بياييد بريد مسابقات و مراسم تعيين نخبگان و ببينيد چه منگولايي دارند نخبه ها رو انتخاب مي كنند. آخه بسه ديگه حالا جمع شديد نيما رو تو چشم ادبيات شعر نوين كنيد ؟ اصلا واقعا مي دونيد ته تهش چي ميشه؟ به خدا هيچي نميشه همونجور كه براي اين همه نويسنده در عالم ادبيات هيچ اتفاقي نيفتاد. چرا بايد توني موريسون بياد و اول كتاب "دلبند " بنويسه براي 60 ميليون و بيشتر؟ آخرش چي شد هيچي توي خيابون يه سياهپوست مي بينيد و ميگيد : ببخشيد شما شب به دنيا اومديد؟ هنوز ما همگی در اعماق قلبمون بين سياه و سفيد تمايز قائليم. حالا گيريم 21 ابان روز نيما هم تعيين شد و توي تقويم هم درج شد خوب تكليف شاعران شعر نو چي ميشه؟ هيچي با بدبختي و تحقير شعراشو چاپ مي كنه و توي چاپ اول ميزائه تا بتونه بفروشه و شك ندارم سر همون چاپ اول همه چي تموم ميشه و ميره و متوقف. اه بسه ديگه به خدا از دست اين تفكرات سطحي ادبيات جماعت غده سرطاني نگيريم خوبه. به نظر من بياييد از ريشه خودتون رو درست كنيد بعد بريد امضاء بزنيد. من منظورم از امضاء كنندگان اون جمع دقيقا يك سري افراد خاص است كه خودشون از ريشه رفتارشون با ادبياتي ها و دوستداران ادبيات مشكل داره. به نظر من افرادی که در اون جمع امضا زدند زير اين بيانيه اول بروند در رفتارشون تجديد نظر كنند و بفهمند زحمت براي ادبيات گنده بك بازي در اوردن نيست يكم فروتني و خضوع ياد بگيرند و بعد بيایند براي نيما روز تعيين كنند. الان مي تركم از حرص به خدا.

 

+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۳۸۹/۰۸/۱۲ساعت 18:48  توسط لیلی   |