- وقتی چترت خداست... بگذار باران سرنوشت هرچه می خواهد ببارد.

- گر بر سر من خار و خاسک بارانی... باران تو را دوخته ام بارانی

پ.ن: رگ گردنم گرفت از بس حرص این چهارتا سند و بارنامه رو خوردم خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا... دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد. دلم میخواد زودتر پنج شنبه بیاد...

 پنج شنبه نوشت: امروز پنج شنبه است... پنج شنبه اومد بالاخره ولی اون حس دل انگیز رو خودم نخواستم که دیگه بیاد... ترجیح دادم چترم خدا باشه نه یک دیکتاتور نفوذناپذیر که دوست داره بر اریکه ی پادشاهی تکیه بده و اسمش را بذاره فداکاری و سایه اش از بالا سر بر تو بتابه نه دوش به دوش تو... نمی تونم لحظه ای تصورشم بکنم قرار باشه از آرمانهام دست بکشم و دل خوش باشم که اسم این کارم فداکاری است... هرگز هرگز... وقتی خداوند نور و نجات من است از که بترسم؟ وقتی خداوند حافظ جان من است از که هراسان شوم؟ سکوت کردم شدید... دعا کنید لالمونی نگیرم.